به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

پروردگارا! بنای آفرینش ما بر اساس ضعف و رقت نهاده شده و تو که آفریدگار ما هستی، می دانی که ما مشتی آب و خاک نباشیم. در آن روزگار که در زندان رحم، خون همی خوردیم و در ورای پرده ها و ظلمت ها دست و پا بسته همی خفتیم و همچنان هنگامی که پای به دنیا گذاشتیم و چشم به نور و نعمت گشودیم، باز هم با ضعف و مستمندی قرین بودیم و همچنان ضعیف و مستمند مانده ایم. در پناه تو به وجود آمده ایم و تا روزی که چشم از این جهان به جهان دیگر می گشاییم، باز هم به کمک تو و یاری تو و حول و قوت تو چشم التجا و التماس گشوده داریم. پروردگارا! دست ما گیر تا برخیزیم و پشتیبان ما باش تا به سوی صلاح و سداد خویش بشتابیم و ما را پناه ده؛ زیرا جز تو پناهی نداریم / امام سجاد (ع). 

 پی نوشت: چند روزی هست که یه سوال بی جواب! ذهنم رو به خودش مشغول کرده 

خیلی دلم می خواد بدونم، اون روزی که تو سکوت و تاریکی های رحم، سلولهای قلبم داشت شکل می گرفت و اولین تپش های قلبم آغاز شد! من .. کجا بودم؟! 

و باز دلم می خواد بدونم، اون روزی که تو سکوت و تاریکی های زمین! جسمم اسیر خاک میشه و برای همیشه قلبم آروم می گیره! من .. کجا هستم؟! 

 

نظرات 13 + ارسال نظر
اشراق پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 06:13 ب.ظ

سلام

اگر به جواب این برسیم که (الان کجا هستیم)


باقی...






هو

سلام

لااله الا الله سبحان العالم الغیب

کلاس دوست داشتنی پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 11:44 ب.ظ

ما همیسه در کنار خدای خوب هستیم .
شبتون به خیر !

بله ، درسته!
ما جز خدا کسی رو نداریم!
سلام و شب شما بخیر

میثم جمعه 23 اسفند 1387 ساعت 09:17 ق.ظ http://meysamgholami.blogfa.com

سوال های سخت می پرسی . اگرچه جواباش آسونه
.
.
.
نمی دونیم

و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو ...

سار و سرو شنبه 24 اسفند 1387 ساعت 07:59 ق.ظ

بی‌خود نیست امیر همه‌ی روزگاران گفته است: خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده و به چه آمده و به کجاست!
خدا شما را هم غریق رحمت خویش کند!

پروردگارا! نیکو بدانیم که در ادراک رحمت و ر‌أفت تو شایستگی نداریم؛ ولی رحمت و رأفت تو با وسعت بی انتهای خویش شایسته باشد که ما را دریابد .... حضرت سجاد(ع)

[ بدون نام ] شنبه 24 اسفند 1387 ساعت 02:22 ب.ظ

جان و من با هم فرق میکنه

اصل تو جان و روحه که قبل از جسمت در عالمهای مختلف مثل عالم ذر و .. بوده و خواهد بود

جان را به ما از روح خودش بخشیده و ما را در ان وادی راهی نیست

جانی که بخشند دیگر نگیرند مرگ است صیدی تو در کمینی

اما این عروسک و جسم قالبی است موقت که همانطور که از خاک امده به خاک نیز تجزیه خواهد شد

با راز و نیاز و عشق ایینه دلت را یواش یواش پاک کن همه چیز
روز به روز واضح تر خواهد شد
او ما را لایق بداند خودش دریچه های حکمت را برویمان باز خواهد کرد

روحی سبز! به من گفت:
این روح رو وقتی خدا به ما هدیه داد دیگه پس نمی گیره و ما جاودان هستیم.
جانی که بخشند دیگر نگیرند
... اصلا چیزی از این دنیا از بین نمیره. فقط از حالتی به حالت دیگه تبدیل می شه و ......

که داند به جز ذات پروردگار
که فردا چه بازی کند روزگار

کلاس دوست داشتنی شنبه 24 اسفند 1387 ساعت 09:11 ب.ظ

و عید ربیع مبارکتون

متشکرم
بر شما هم مبارک
شاد و سربلند باشید

نام نشان وجود نیست شنبه 24 اسفند 1387 ساعت 11:03 ب.ظ


سلام خسته نباشید
روح ، روحی که تشکیل من و توست و همه؛ در ما دمید خداوند تا جان بگیریم ؛و این هم امانتی است از خدای کریم ، این روح است که ما را به تجلی ما را به بزرگی و ما را به خدا میرساند ما نه فقط پس از مرگ بلکه اگر که خود بخواهیم هم اکنون هم با روح به خدا بازمیگردیم و اگر که نه میرسیم به قعر هستی به انتهای ...آن زمانی که بند بند سلولهای وجود ،آن زمانی که سلول به سلول رشته رشته ی قلب ما در حال شکل گیری بود، تو و من و ... روحمان را (که از خداست )خداوند به امانت در اختیار ما گذاشت آن زمان هم خداوند در کنار ما بوده است(چون همیشه ) که وقتی خداوند آدم را در زمین نهاد تا سالها گرمی و سردی زمین و زمان را بچشد ؛وقتی که فرشته ها نتوانستند به قلب آدم نفوذی داشته باشند مگر نه این که همین هم نشانه ای است از اینکه در همه حال خدا با ماست که ما نه تنها جسم مان بلکه روح و قلب و دلمان امانت خداست ما بودیم منتها جوری دگر.... از این جاست که دریافتش با کمی تفکر ساده است که ما از خدائیم و به او باز خواهیم گشت .
دوست من، من فکر میکنم ما همیشه بودیم همیشه حتی قبل از آنکه تک تک و ذره به ذره ی سلولهای وجودیمان شکل بگیرد ما پیش خدا بودیم ...اصل وجودمون پیش خداوند بوده فقط برای شناخت اندک زمانی به این جهان آمده ایم تا بدانیم چه هستیم و چه هستیم و به کجا میتوانیم برویم و بازگشت به کجاست ...
و خوب این است که اکنون از این امانت که در ماست و با آن زیستن در جریان است درست استفاده کنیم باشیم انسانی از نسل فرشته ها . و پس از مرگ هم جاودانی هستیم منتها هر کس در جای خودش...

بسم الله الذی هو مدبر الامور ...

سلام دوست عزیز و ناشناس!
از توضیحات بسیار خوب و کامل شما بهره بردم
با کلیت و موضوعات مورد اشاره ی شما کاملا موافقم ..
در جایی اینگونه فرمودید که: (ما بودیم منتها جوری دیگر)
سوال من در واقع اشاره ایست به همین موضوع! ما کجا و با چه کیفیتی در عوالم قبلی زندگی می کردیم و همینطور در عوالم بعدی چگونه خواهیم زیست؟! شاید به نوعی احتیاج به تصویری روشن از گذشته و آینده ی خودم داشتم! این سوالات فقط از روی کنجکاوی بود؛ نه شک و تردید در جاودانگی روح.
امیدوارم همه ی ما از این امانت های الهی در نهایت دقت مراقب کنیم و فرصت های گذرای این جهان را مغتنم شماریم.
متشکرم
شاد و سربلند باشید

وحید دوشنبه 26 اسفند 1387 ساعت 11:50 ق.ظ http://naghmeyesokot.blogfa.com

به بلندای همه دیوارهای دنیا میتونم بگم که کسی جواب سوالتون رو نمی دونه.... دیوارها با رفتن فرو میریزه.... هرچند شنیدیم که فروریختن این دیوار دنیا و آخرت نداره و آخرت هست همین حالا و شاید در پس دیوارهای فروریخته ی اون بشه جوابی پیدا کرد برای سوال شما.... شما که به حرم نزدیکترید برای این توانایی ریختن دیوارهای دل ما هم دعا کنید...

خرم آن روز کزین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم و ز پی جانان بروم

... دوشنبه 26 اسفند 1387 ساعت 01:38 ب.ظ

راز درون پرده که داند

مردم ز اشتیاق و در ین پرده راه نیست
یا هست و پرده دار نشانم نمی دهد

راحله سه‌شنبه 27 اسفند 1387 ساعت 11:31 ق.ظ http://raheleh-p.blogfa.com

سلام سحر جان
آخ آخ اینا از اون سوال هاست !! که فقط بعد از رفتن جوابشو کامل میفهمیم و با تمام وجود حس میکنیم.

امیدوارم سال خوبی داشته باشی عزیزم.

سلام راحله ی عزیز
راست میگی! این از اون سوال هاست. یکی از هزاران ابهامی که همیشه مهمون فکر و دلم هست!!
زیاد مطمئن نیستم بعد از رفتن با تمام وجود جواب همه ی سوالاتم رو بگیرم! شاید اونجا باز هم محدودیت هایی باشه!

من هم سال بسیار خوب و پرباری برات آرزو می کنم و امیدوارم شادترین و زیباترین لحظه ها رو داشته باشی.

رضا چهارشنبه 28 اسفند 1387 ساعت 12:13 ب.ظ http://rezasoltany.blogfa.com/

شما هم همون جائی....

سلام آقا رضا
خیلی دوست داشتم در این مورد بیشتر از این از شما بشنوم!
با همین چند کلمه هم، مسیر فکرم عوض شد!! پاسخ بعضی از سوالاتم رو گرفتم و اما باز، سوالات جدیدی به سراغم اومد ...

نام نشان وجود نیست چهارشنبه 28 اسفند 1387 ساعت 12:20 ب.ظ

سلامی دوباره
به شما و به عمق افکار زیبای شما دوست خوب
من چند روز یفکر کردم به این سوال شما ! جواب رو هم در حد تفکرات خودم یافتم اما چون د رصحت و درستی آن کمی شک دارم میخواهم مطمئن شوم باید پرس و جو کنم !!
بعداز مرگ تا قیامت را خوب میدانم کجا میرویم مطمئنم اما پیش از شکل گیری بند بند وجود نمیدانم یعنی در درستی آن کمی شک پیدا کرده ام توی نظر قبل یه اشاره ای بهش داشتم .
شاد و پیروز و موفق
و سالی پر از نور پیش روی شما.

سلام
شرمنده می کنید دوست عزیز! ممنونم از لطف و نگاه زیبای شما
از اینکه وقت گذاشتید و به این سوال فکر کردید خیلی خوشحال شدم!
بی صبرانه منتظر نتیجه ی تحقیق و تفکر شما خواهم بود.
شاد و سربلند باشید
سالی بسیار خوب و مبارک برای شما آرزو دارم

اشراق شنبه 1 فروردین 1388 ساعت 05:40 ب.ظ

سلام
ممنون از شما

ایام به کام




هو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد