شهد سکوت

 

در این عصر پر آشوب و پر شور و شر، در این عصری که صداهای ناهنجار ماشینهای گوناگون گوش فلک را کر کرده، سکوت امری غیرعادی و غیر قابل تحمل شده است. بقول ادیسون: جار و جنجال در عصر حاضر برای بشر مانند مواد مخدره و مسکرات صورت یک چیز ضروری را پیدا کرده است " حال آنکه ما امروز بیش از هر عصر دیگر محتاج به داروی شفا بخش سکوت هستیم. اگر قدما بازار سخن فروشی را به آئین خموشی میآراستند ، ما باید گامی فراتر نهاده هر روز در معبد خاموشی دمی چند بیاسائیم تا از غوغای هستی رسته، در جهان رویاها و احلام فرو رویم.

سکوت توقف مطبوعی است در ارکستر زندگی ، بدون سکوت هیچ کار بزرگی نه در عالم انسانی و نه در عالم طبیعی انجام نمی گیرد. کلیۀ تحولات عظیمی که در طبیعت روی می دهد در سکوت انجام می پذیرد. بقول نیچه: شبنم هنگامی به روی علف می افتد که شب ساکت ترین دقایق خود را می پیماید" تخم در سکوت به نهال مبدل می شود، پرندگان در سکوت آشیانه های خود را می سازند. پس از طی زمستان، طبیعت در سکوت از برف و بوران نیرو گرفته، جان تازه در خاک مرده می دمد و آنرا برای شکوفه های بهاری آماده می سازد. شکوفه ها در سکوت پدید آمده و در سکوت مبدل به میوه می شوند. میوه ها هم در سکوت رسیده و از درخت فرو می ریزند. بدینسان بزرگترین عمل طبیعت که تجدید حیات باشد در سکوت انجام می گیرد.

حتی در عالم انسانی تمام کارهای بزرگ در سکوت انجام گرفته است. پاستور در سکوت به آنهمه اکتشافات نائل گشت. اینشتین در سکوت فرضیه های حیرت اور خود را پدید آورد. میکلانژ در سکوت مجسمه های جاودانی خود را ساخت. رافائل در سکوت تابلوهای زیبای خود را پدید آورد. فردوسی در سکوت شاهنامه را نوشت.

مهمترین ساعات تاریخ پر صداترین ساعات آن نیست بلکه آرام ترین ساعات آن است. چه نطفۀ تمام انقلاب های بزرگ در سکوت بسته شد و این خود به بهترین وجه نشان می دهد که حوادث مهم در رحم سکوت نهفته است. حتی کرات آسمانی در سکوت حرکت می کنند. کرۀ زمین را بنگریدچگونه بدون سر و صدا حرکت می کند؛ کوتاه سخن آنکه سکوت چشمه قدرت و کان عظمت است. تمام اسرار وجود در سکوت نهفته شده است. کشف اسرار سکوت چیزی جز کشف اسرار وجود نیست! در برابر یک مرده به ما حالت بهت و سکوت دست می دهدحال آنکه در برابر زنده بچنین احساسی دچار نمی گردیم . چرا؟ برای اینکه مرده ساکت است! سکوت اوست که ما را مبهوت و ساکت می سازد. زندگی ابهتی ندارد چون پر قیل و قال است. مرگ پرهیبت است چون خاموش است!

سکوت موجود بسیار عجیبی است، با اینکه صدایی ندارد، هیچ صدایی از آن پر صداتر نیست.

صدای سکوت را می توان پس از پایان یافتن سرو صداهای موسیقی در یک محیط بی سرو صدا شنید. صدای سکوت را می توان هنگام شب که همه به خواب می روند و جز ستارگان کسی و چیزی بیدار نیست شنید. چه این صدا را – صدای سکوت - وقتی می توان شنید که سر و صداهای جزئی از بین رفته باشد. تمام صداها در سکوت نهفته است. از اینرو هر گاه به سکوت کاملا آشنا شدیم و به ماهیت آن پی بردیم ، افق جهان ما وسیع تر می گردد. چیزها را بهتر می بینیم ، مردم را بهتر می شناسیم، به حقایق بسیاری پی می بریم و فکر ما در جهان بی پایان و اسرار آمیزی به سیر و سیاحت می پردازد.

نویسنده: مهرداد مهرین

                                                                                                      ادامه دارد...