تکیه گاه

واضح است که هر انسانی برای بهتر و راحت تر نشستن، نیاز به تکیه گاهی دارد، به تکیه گاهی برای کاهش و رفع خستگی ها! دیوارها، پشتی ها، مبل ها.. تکیه گاه های مرسوم و معمول اند که هر روزمان با آن ها می گذرد بی آن که حتی گاهی به آن ها فکر کنیم. به اعتقاد من اگر با آن ها حرف بزنیم، می فهمند! شاید به تازگی به شعور  ذرات عالم بیشتر پی برده ام!

یادم هست همین چند روز گذشته نگاهی به یکی از لامپ های اتاق انداختم و در دلم گفتم این لامپ را عوض کنم و لامپی پرنورتر را جایگزین آن کنم. اما با کمی فکر به این نتیجه رسیدم که نیازی به این کار نیست، همین قدر نور کافی است، من که در این خانه چند ماه دیگر بیشتر ماندگار نیستم و از این قبیل حرفها! اما همچنان ته دلم میل به عوض کردن این لامپ بود. نیمه شب همان شب چشمانم گرم خوابی نیمه عمیق شده بود که ناگهان با صدایی نه چندان خوش بیدار شدم!! همان لامپ بود که سیاه شده بود و به اصطلاح سوخته بود!!! صبح که شد لامپی پرنورتر را جایگزین کردم و به لامپ جدید خوش آمد گفتم و از اینکه برای روشن کردن اتاق من می سوزد از او تشکر کردم!!! این ها شاید به نظر ساده و بی اهمیت بیاید اما باور کنید عالم شعور دارد!

اما در این عالم با شعور، چیزی هست به نام کم یا بی شعوری! که برایم عجیب است. این درد گویا تنها مختص آدمیان است! درد بزرگی است و اما خاموش! هر روزه شاهد صدها نوع از این درد هستیم چه در وجود خودمان چه در وجود دیگران!


ای کاش بیشتر به میزان شعورمان اهمیت دهیم تا به میزان حساب بانکی و سایر مادیات!


و اما هنوز هستند آدم هایی که در این زمانه ی غبارآلود! هم برایت تکیه گاه می شوند برای بهتر زندگی کردن و هم تو را از زیبایی های شعور و معرفتشان، سیراب و بهره مند می کنند! و هزاران سپاس خدای را که من در زندگی همنشین چنین گوهرهایی هستم. قدردان وجودشان هستم و با التماسی وصف ناپذیر از خداوند سبحان، سلامت و سعادتشان را در این شب عزیز آرزومندم.


امروز برای من روز شکرگزاری بود! روزی بود که از صبح آن تا غروبش، برای هر چیزی به ظاهر کوچک، با زبان و با کلام، خدای را سپاس گفتم! و تازه امروز فهمیدم هرگز هیچ انسانی از عهده ی شکر پروردگار برنخواهد آمد!


به اعدادی مثل 7 و خصوصا 40 علاقه ی خاصی دارم. بی شک رازی در آن ها هست که نمی دانیم. نمی خواهم از اعداد بگویم، می خواهم بگویم تا چهل روز پیاپی، اینجا خواهم نوشت به شرط حیات.

نیتم بر این است که عمیق ترین حسم را در هر روز اینجا ثبت کنم و با شما شریک شوم. انسان ها در بسیاری از حالات به هم شبیه هستند و با هم هم درد. شاید این نوشتن برای من و شما تجربه ای باشد و یا تلنگری.


عید بر همه ی شما عزیزان مبارک