فانوس



نور، نور است!

از هر جایی که بتابد و با هر رنگی که باشد، باز همان نور است!

ماه، شمع، خورشید، ستاره های دور و نزدیک! ... یا هر منبع دیگری از نور


آفتاب را در آن لحظه هایی از صبح که تازه از راه رسیده است با آن وقت که دیگر بر لب بام نشسته، هر دو را دوست دارم!!

نور ماه، وقتی عریان و بی پرده می تابد یا آن زمان که از پشت ابرها در یک شب سرد و برفی!

یا آن وقت که رخ در زلالی آب می شوید..

نوری که از لامپ های کم مصرف امروزی جاری ست! با نوری که از دل یک شمع سوخته برمی خیزد ...

و یا نوری که از فانوس های بی ادعا و حتی خاموش! بر دل می تابد...


امشب گرفتار درک حس و حالی هستم که هر نور برایم داشته و دارد!