دامن این بهار

زمان 

آرام تر از همیشه  

و بی سخن تر از آنچه در خاطر از او دارم

هشیاریم را به بند کشیده و پنهان 

می گریزد!   

 

و من، زیرکانه، قصه ی طولانی این بی قراری بی پایان را 

در قاب بلورین احساسش خوانده ام! 

 

 

گویا دردهایم

باز غربتی تلخ را 

در دامن این بهار 

بی جستجو یافته است! 

و زمزمه هایم 

جاری تر 

در نفس های سرد باد! 

خواهد آمد ...

آن روزی که زلف صبح را 

برای تو بیارایم  

و عطری از یاس را  

تو بر قامت صبرم افشانی

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
بی بی جان گوهر چهارشنبه 26 اسفند 1388 ساعت 10:16 ب.ظ

خیلی خوبه امیدی که در شعرهای تو است. چیزی که گاهی فراموش می کنیم ما.
سلام

سلام و عرض ادب و احترام

دارم امید عاطفتی از جناب دوست ...

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 اسفند 1388 ساعت 10:17 ب.ظ

راستی سال نو مبارک و سرشار از بهترینها

ممنونم .. سال نوی شما هم مبارک
امیدوارم نوروز امسال و لحظه لحظه های سال جدید، بهتر از چیزی باشه که انتظارش رو دارید! در پناه خدا و زیر سایه ی لطف او ...

وحید پنج‌شنبه 27 اسفند 1388 ساعت 01:56 ب.ظ http://naghmeyesokot.wordpress.com

آرامش زمان همان چیزی است که این روزها مرا درگیر خودش کرده... عجیب است رفتار زمان....... تازه انگار کشفش کرده ام.. برایم معنایی عجیب یافته....

زمان...

« شب و روز بر جهان بگذرند و جهانیان را میان خود دست به دست بگردانند ... » امام سجاد (ع)

مریم شنبه 29 اسفند 1388 ساعت 12:09 ق.ظ


امید که به همراه بهار ، سپیده ی آرامش و آرزوهای دوست نازنینم هم از راه برسد و در آسمان زندگی اش همیشه تابان باقی بماند ، برای همیشه ! ...

سال نو مبارک ...

امید
بهار
سپیده ی آرامش
آرزو
دوست
راه
آسمان
زندگی
تابان
نو
مبارک
...


مدتی ست ذهنم بطور ناخود آگاه ، همه ی آنچه را اطرافش هست، اینگونه هم میبیند! قبل ترها، بیشتر عادت به کلی دیدن و کلی خواندن داشت! اما حالا نمی دانم در اثر صعود است یا نزول! که به دنبال روش های جدیدی برای یافتن حقیقت است!

با ترکیب این کلمات زیبا، آرزوهای زیبایی برایم به تصویر کشیدی! اما زیبایی و آرامش جملاتت، پنهان نمیکند نگرانی هایت را!

دوست عزیزم ...
دیر زمانی ست، آرامش و بی قراری هایم در هم آمیخته و آرزوهایم یکی یکی، در راهی که نامش عشق است! تنهایم می گذارند! و جایشان را به تلخی و ناکامی می سپارند!! (بهار و زمستان هم نمی شناسند)

گویا این راه زبان نا فهم و مرموز عشق، اسراری دارد عجیب!!‌ و لطفی دارد پنهان!! که این رهرو خسته، خواهان کشف آن اسرار است و تشنه ی آن لطف پنهان!

دعایش کنید! تا هر آنچه را خدا برایش خواسته بخواهد و فریاد شکایتش را کسی نشنود! دعا کنید خدا بر سفره ی امید های او هم بنشیند!

در این سال نو و زیبا، همان هایی را برایت آرزو میکنم و می خواهم که خدا می خواهد و برایت تهیه دیده!

شاد باشی و سربلند

فرصت دوشنبه 2 فروردین 1389 ساعت 11:53 ق.ظ http://stensakh.blogfa.com

راز دل همان به نهفته ماند!
خوشبختی شما را ارزومندم
لبخند

گویند رمز عشــــــق مگوئید و مشنوید
مشکل حکایتی ست که تقریر می کنند


خوش .. بخت ... خوشبختی! لبخند


خلـــــوت گزیده را به تماشــــا چه حاجـــــت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است

... دوشنبه 2 فروردین 1389 ساعت 12:15 ب.ظ

عشقبازی به همین آسانی است...

که دلی را بخری

بفروشی مهری

شادمانی را حراج کنی

رنج ها را تخفیف دهی

مهربانی را ارزانی عالم بکنی

وبپیچی همه را لای حریر احساس

گره عشق به آنها بزنی

مشتری هایت را با خود ببری تا لبخند

عشقبازی به همین آسانی است... ؟!

خریدن دل؟!
فروختن مهر؟!!
خرید و فروشی در کار نیست دوست من!

در شهر احساس من! دل را با رنج بدست می آورند و مهر را با خلوص و صدق، تقدیم می کنند!


دامن پر کن از این گل که دهی هدیه به خلق
که بری خانه ی دشمن
که فشانی بر دوست
راز خوشبختی هر کس به پراکندن اوست
...


لبخند

سرمایه دل دوشنبه 2 فروردین 1389 ساعت 12:24 ب.ظ http://www.alinoruzy.blogfa.com

خیلی زیبا بود
سال نو مبارک

متشکرم ...
زیبایی در نگاه شماست

سال نو مبارک

راحله یکشنبه 8 فروردین 1389 ساعت 04:19 ق.ظ http://raheleh-p.blogfa.com

سلام همشهری
ای بابا برگشتنت مبارک سال نوت هم مبارک

من چرا اینقدر دیر فهمیدم !!
خوشحالم از اومدنت

برات سال خوبی رو آرزو میکنم.

سلام
ممنونم (لبخند)

سال نو بر شما هم مبارک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد